"من اگه از همون اوّل می دونستم چهل سالَمه دخترِ تویِ کثافت نمی شدم!"
صبر کن نگا کنم، پنجه! نمی دونم بیداری یا خوابی.
فقط به تو می گم. می گم که الآن رسماً افتادم به گُه خوری! یکی رو کردم دوتا، اونم از سمیرا.
الآن که پنجاه و هفت سالَمه راحت تر با غرورم کنار میام. اعتراف می کنم من هیچ وقت به دردِ سمیرا نمی خوردم.
خونمون با هم به یه تن نمی رفت.
اوایل فکر می کردم مشکل از سمیراس. سمیرا خوب بود، فقط من خیلی بد بودم که وقتی تو چشام زُل می زد، مسخِ معصومیتِ نابِ نگاهش می شدم.
از اینا که آرمان داره منم داشتم، میگدشون در و داف. زیاد! ولی سمیرا اینجوری نبود. منم اونجور که باید مقاومت نکردم.
شد این لجنی که نوزده ساله داریم با هم هَمِش می زنیم.
آرمان عینِ اون وقتایِ خودمه، ولی آیدا...
چه قدر براش رؤیا بافتم وقتی هنوز نبود. می خواستم شبیهِ هیچ دختری نباشه، آس باشه. تو خوشکلی، تو هنر...
امشب که چشمایِ آبیشو نگا کردم دیدم هیچ اثری از من توش نیست. فقط سیمایِ من بهش وزیده؛ زیرساختش سمیراست.
پیچیدگی سیستمِ فکری، چالش هایِ کمرشکنی که از این دوتا چشمِ ناز بعیده...
مگه دخترا وقتی شونزده_ هیفده ساله میشن، با هم رقابت نمی کنن؟ دوس پسر؟ پارتی؟ ولخرجی؟ کلاس گذاشتن با خوشکلی؟ تور زدنِ خاطرخواه؟
آیدا نمی فهمه که خوشکله، ولی... دیگه خودت می دونی که!
خطا نرفته که چهل سالشه، منو میشناسه، همون جور که سمیرا شناخت.
اون زبونِ مامانشه. می دونه نمی تونم جوابشو بدم و وقتی نگاش می کنم تمام قد فحشِ خواب آور می بینمش!
کاش الآن اینجا بودی... می دونی؟ بدبختی اینه که دوسشون دارم و باور ندارن.
تو هم اوّلش باورت نمی شد، ولی دیدی که من... خب بعد از این همه خیانت کردن و فقط فحش خوردن و نفرین شدن، بهتر دیدم دهنمو ببندم و فقط برینم تو دلِ خودم که این همه تنوّع طلبه!
سمیرا رو باید خودِ خدا می گرفت. نازا و صبرش و زندگیش و فکرش، لباسیه که فقط به تنِ خدا برازنده ست.
ولش کن. الآن یادم اومد تابلوم تکمیل نشده، هنوز چشماشو نکشیدم.
می خوام تو تابلو چشمایِ سمیرا رو صورتش باشه. نگاهِ مادرش بیشتر بهش میاد. نگاهِ شاد و معصومش. نگاهی که اگه از همون اوّل می فهمیدم چهل سالشه...
8/23
5 صبح
درباره فرازمینیه ها و اون اتفاقات که گفتید بعدها مطلب میذارم ولی فعلا حوصله ای نیست جدا...
.
در قدیم کوچه ها را باریک میساختند تا بهانه ای شود برای دید و بازدید... اما این روزها چه حس بدی میدهند این اتوبان های سرد.
عالی بود گلم
ممنون.