من هرچی حساب می کنم، سن و سالم درست درنمیاد؛
اشکالی هم نداره!
من هیچ وقت حسابم خوب نبوده.
برای عید از کتابخونه دانشگاه دوتا کتاب گرفتم.
با توجه به اعتیاد شبانه م به فضای مجازی، می خوام خودمو ببندم به تختم فقط کتاب بخونم بلکه این فضای مجازی از سرم بپره!
فضای مجازی، م ج ا ز ی...
تله ای برای به دام انداختن تنهای آدم ها! خصوصا آدم هایی مثل من!
آدم هایی که برای تنها نبودن دست به هر کاری می زنن حتا راه دادن آدم های مزخرف و مفید از همون طریق به زندگی!
امروز داشتم به کارن چهل روزه مون توضیح می دادم که نباید هیچ وقت حس کنه که تنهایی بد و ناخوشاینده.
تنهایی همیشه یک گزینه مناسب برای معاشرت نکردن با آدم های نابابه.
کارن داشت پستونک می مکید و زل زده بود به دهن من!
به گمونم متوجه نشد دارم به چه نکته مهمی اشاره می کنم.
اما من مطمئنم بعدها که بزرگ شد، اثر حرفم روی روحش پر رنگ میشه.
آخه من دوستش دارم. یه تجربه تلخ رو براش حلوا حلوا کردم بهش گفتم که اون دست کم مرتکبش نشه هرچند که...
به هرحال اون هم در طول زندگیش خطاهایی مرتکب میشه با تمام این اوصاف.
مثل من که از دالان فضای مجازی، هزارتا کار عجیب و غریب مرتکب شدم...
بیاید برای کارن و کارن ها و تمام پسرها و دخترهای کوچولوی چهل روزه مون، دعا کنیم به خاطر منافعشون هم رو فریب ندن.
هرچند وقتی کمبودی توی زندگی هر کدوم از آدم ها باشه، گاهی نمی تونن و نمیشه که زیادی خویشتندار باشن.
سلام .ایام به کام.از خودتون بگید خانم پژوهی.درس میخونید؟لطف کردید سر زدید
سلام ممنونم.
درس هم گاهی بله گاهی نه!!
با این ایام که بر من گذشت دیگه از ادبیات و درس با تمام وجودم خسته م...
سلام خانم پژوهی !
احوالات خوبه ...؟
فکر کنم الان که دارم این کامنت رو می نویسم براتون کارن 5 ماهه شده باشه ... .
از اخرین آپ کردنتون چن ماه میگذره ... فکر کنم اساسی با دنیای مجازی خداحافظی کردید .
خیلی وقت بود به وبلاگم سر نزده بودم.
بازم برگشتم.
کارن دو ماه دیگه یک سالش میشه.
آی صابخونه !!!!!!
کسی اینجا نیست ؟
شما؟