دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

نان پختن  

نان شکستن  

نان قسمت کردن 

نان بودن!

نظرات 4 + ارسال نظر
هدهد چهارشنبه 16 بهمن 1392 ساعت 18:04

آرزو می کنم نانت همیشه داغ باشه

نانِ شما هم.

alireza یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 23:37

جدیدترین شعرم به بهانه ی نان خطاب کردن عده ای:

هر بار که شهدی دل من خواست بنوشد / چون زهر به کامم شد و چون آب که گندید.
هر بار که دل خواست نباشد تک و تنها / چون پر زده اقبالم و چون بخت که خندید.
هر بار قدم در ره عشقی که گذارم / چون راه پر از دره و چون لنگ که لنگید.
هر بار به یاد لب خندیده شدم مست / چون اشک به چشم آمد و چون ابر که گریید.
این قصه ی پُر غصه ی ما را تو چه دانی / چون روز که شب گشته و چون غنچه که خشکید.
نان نیست دلم هست دلم چون دل مجنون / این قلب که جان داده در آن معرکه جنگید.
دست از سر ما شوی رها کن دل ما را / بین غم و شادی دل من گریه پسندید...
...

خسروپور یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 17:33 http://www.ghazalajin.blogfa.com/http://

نتیجه ش معنای واضحی نداره؛یعنی خط سیرش مستقیم نیست.

نان بودن نتیجه ی مستقیمِ یه کنشِ حاصل از دهشه.

امیرحسین یکشنبه 13 بهمن 1392 ساعت 10:19 http://be-hamin-sadegi.blog.ir

نان بودن هم فکر خوبی ست...
وقت داشتید گه گاهی به وبلاگ تازه افتتاح شده ی من هم سری بزنید

سلام:
چشم!
لینکتون می کنم که همه استفاده کنن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد