دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

دوشیزه ی آشوب

شعر شدنت آغاز درد است...

عاقبتِ نیرنگ...

وَ مَکَروا وَ مَکَرَ اللّه  

وَاللّهُ خَیرُ الماکِرین:  

 

و نیرنگ زدند و پروردگار [به ایشان] نیرنگ باز گردانید.  

همانا که خداوند، بهترینِ نیرنگ زنندگان است.  

 

پ.ن: من همین جا از تمامیِ کسانی که بهشون نیرنگ زدم طلبِ عفو می کنم.  

 

پ.ن2: شما هم اگه به من نیرنگ زدید، می بخشمتون.  

 

پ.ن3: بیایید همه با هم به نیرنگی که به ما برمیگرده فکر کنیم...  

 

پ.ن4: خدایا! به ما آنقدر سعادت نده که عمری در عذابِ گناهانِ بی تاوان مانده مان سپری کنیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
امیرحسین سه‌شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 21:21

از طرفی میبینم خودم زیاد به خودم نیرنگ زده و واسه خودش زیاد مکر به کار برده,از طرفی هم بعضی مکرها و نیرنگ هاش باعث تلنگر شده و تحول...پس با این حساب ترجیح میدم ازش بگذرم...امیدوارم به خاطر این بخشش,خدا هم از من بگذره!

آمین!

خسروپور دوشنبه 7 بهمن 1392 ساعت 10:26 http://http://www.ghazalajin.blogfa.com/

نمی دونم چرا ولی من فقط سر خودم شیره میمالم؛گاهی وقتا میگم آدم خودشُ نابود کنه به از دیگران.

تاوانِ بزرگی داره خود رو گول زدن!

مهدو دوشنبه 7 بهمن 1392 ساعت 00:33 http://neveshtan-bar-sang.blog.ir

از همه نیرنگ ها مهلک تر،
نیرنگی است که من به من می زند
منقارِ مهیبِ عقابی
که از درون
مرا می خورد.

نمی دونم ما چرا فقط نیرنگ می خوریم؟
انقدرا هم نیرنگ باز نبودیما!
من به خودش نیرنگ می زنه چون یاد نگرفته جز این کاری بکنه...
اگه بلد بود، خب می کرد.
کاش اقلّاً یکی بود که جوابِ نیرنگ زدنشو از خدا می گرفت، که انقد دو به شک نباشیم سرِ عدلش...
من به من که نیرنگ میزنه، فقط خودشو بدبخت می کنه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد